گاهــی کسـی رو دوســت داری ، نمی فهمـــــــــــد
گاهــی کسـی تو را دوست دارد ، نمی فهمـــــــــی
گاهی هر دو هم را دوست دارید ، نمی فهمنــــــــد

 
ر ساحل زیبای چشم های تو ...

از دست دادن امیدی پوچ و محال، خود موفقیت و پیشرفتی بزرگ است.
شکسپیر

جملات الهام بخش

* خوشحال بودن یعنی بدست آوردن یک زندگی و تقسیم آن با دیگران!
 

با غصه نشو همدم
سنت شکن خود باش
آزادترین فردی ، وقتی که نگی ای کـــــــــــــــــــاش ...

دکتر حسابی و غرب وحشی

 

   دانشگاه شیکاگو بسیار پیشرفته بود. مهم تر از هر چیزی آزمایشگاه های متعدد
و معتبر آن بود. من در لابراتوار بسیار پیشرفته

*ازدواج مثل بازار رفتن است تا پول و احتیاج و اراده نداری بازار نرو.

کمبود خواب
با یک روز مرخصی حل می شود.
کمبود وقت
با مدیریت زمــان.
سایر کمبود ها نیـــز علاجی دارند ...
با کمبود دست هایت چه کنــم ؟!

پس از 11 سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدوداً دو ساله بود که روزی مرد بطری باز یک دارو را در وسط آشپزخانه مشاهده کرد و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود به همسرش گفت که درب بطری را ببندد و آنرا در قفسه قرار دهد. مادر پر مشغله موضوع را به کل فراموش کرد.

زندگی را طی کن و آنگاه که بر بلندترین قله هایش رسیدی
لبخند خود را نثار تمام سنگریزه هایی کن که پایت را خراشیدند

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم یک دوست واقعی باشد.

مریم مامانم میگفت عشق مثل اتوبوس می مونه
وقتی یکیش رفت منتظر بعدی باش

يك مرد تنها ( A singel man) ا 2009

روح از هر چه ساخته شده باشد، جنس روح او و من از یك جنس است

 اگر 100 سال عمر كنی، امیدوارم من 100 سال منهای یك روز زنده بمانم تا مجبور نباشم بدون تو زندگی كنم.

آرام‌باش! چه نوری است كه از آن پنجره می‌تابد؟ آنجا مشرق است و ژولیت خورشید تابان.

  وقتی می‌فهمی عاشق شدی كه می‌بینی دوست نداری بخوابی، چون واقعیت شیرین‌تر از رویاهایت شده

دوستت دارم با اینکه نیستی هستی ولی کیستی در خیالم چشمانت برایم تازگی داشت صدایت صدای کسی بود که مدتها برایم ترانه ارامش را میخواند ای معشوق خیالیم قلبم را دریاب خوب گوش کن , میشنویی صدای باران را پشت این پنچره های بسته مدتهاست که میبارد قدمی بردار ای تازه از راه رسیده باز کن ان پنچره را که خسته ام من حتی برای برداشتن قدمی ندای قلبم به تلخی میگوید تو هم رهگذری عجیب قلب خسته ام عادت به این ردپاها دارد اسان راهت ندادم ولی میدانم راحت خواهی رفت اما باز هم خود را می فریبم که دم غنیمت دار دم غنیمت دار

سلامتی پسرخاله

سال ها پیش مدتی را در جایی بیابان گونه بسر می بردم. عزیزی چهار دیواری خود را در آن بیابان در اختیار من قرار داد.