آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان مطالب و ديدني هاي روز مطالب زيبا فردریک کبیر ،که از سال ۱۷۴۰ تا ۱۷۸۶ بر کشور آلمان حکومت می کرد چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:عدالت, :: 11:29 :: نويسنده : س.برج خانلو
پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:خدا, :: 12:11 :: نويسنده : س.برج خانلو
کودکی ده ساله که دست چپش به دلیل یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد…
پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد!
ادامه مطلب ... چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:کودک قهرمان, :: 8:15 :: نويسنده : س.برج خانلو
ادامه مطلب ... پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:دکتر حسابی, :: 11:39 :: نويسنده : س.برج خانلو
مکر زنان
آورده اند مردی بود که پیوسته تحقیق مکرهای زنان می کرد و از غایت غیرت ،هیچ زنی رامحل اعتماد خود نساخت و کتاب
“حیل النساء “(مکرهای زنان) را پیوسته مطالعه می کرد. روزی در هنگام سفربه قبیله ای رسید وبه خانه ای مهمان شد.
مرد خانه حضور نداشت ولکن زنی داشت در غایت ظرافت ونهایت لطافت . زن چون مهمان را پذیرا شد با او ملاطفت آغاز نمود. مرد مهمان چون پاپوش خود بگشود وعصا بنهاد، به مطالعه کتاب مشغول شد. زن میزبان گفت: خواجه ! این چه کتاب است که مطالعه میکنی؟ گفت:حکایات مکرهای زنان است. زن بخندید وگفت : آب دریا به غربیل نتوان پیمود
ادامه مطلب ... پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:42 :: نويسنده : س.برج خانلو
پس از 11 سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدوداً دو ساله بود که روزی مرد بطری باز یک دارو را در وسط آشپزخانه مشاهده کرد و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود به همسرش گفت که درب بطری را ببندد و آنرا در قفسه قرار دهد. مادر پر مشغله موضوع را به کل فراموش کرد. ادامه مطلب ... پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:27 :: نويسنده : س.برج خانلو
سال ها پیش مدتی را در جایی بیابان گونه بسر می بردم. عزیزی چهار دیواری خود را در آن بیابان در اختیار من قرار داد.
ادامه مطلب ... یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:25 :: نويسنده : س.برج خانلو
دوست، تقدیر گریزناپذیر ما نیست. برادر خواهر پسر خاله و دختر عمو نیست که آش کشک خاله باشد. دوستی انتخاب است. انتخابی دو طرفه که حد و مرز و نوع آن به وسیله همان دو نفری که این انتخاب را کرده اند تعریف می شود. با دوستانمان میتوانیم از همه چیز حرف بزنیم و مهم تر آنکه می توانیم از ادامه مطلب ... شنبه 26 فروردين 1391برچسب:دوست, :: 11:33 :: نويسنده : س.برج خانلو
یکی از دانشجویان دکتر حسابی به ایشان گفت : شما سه ترم است که مرا از این درس می اندازید. من که نمی خواهم موشک هوا کنم . ادامه مطلب ... پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:دکتر حسابي, :: 10:4 :: نويسنده : س.برج خانلو
امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم ! ادامه مطلب ... سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, :: 12:23 :: نويسنده : س.برج خانلو
سالهای بسیار دور پادشاهی زندگی می كرد كه وزیری داشت . ادامه مطلب ... دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:ماجرای وزیر خوش شانس, :: 7:55 :: نويسنده : س.برج خانلو
جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست ... ادامه مطلب ... یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:, :: 7:45 :: نويسنده : س.برج خانلو
پدر چهار تا بچه، اینها را گذاشت توی اتاق و گفت اینجاها را مرتب کنید تا من برگردم. میخواست ببیند کی چه کار میکند. خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه میکرد میدید کی چه کار میکند، مینوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند برای خودش. ادامه مطلب ... چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:انتظار, :: 12:34 :: نويسنده : س.برج خانلو
داستان گربه های شمع بدست! ادامه مطلب ... یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:اصالت يا تربيت خانوادگي, :: 9:12 :: نويسنده : س.برج خانلو
کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند. لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد ادامه مطلب ... یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:رقابت سکون ندارد, :: 9:10 :: نويسنده : س.برج خانلو
مردی پسر تنبلی داشت که از زیر کار درمیرفت و همه چیز را به شوخی میگرفت. روزی او را نزد حکیم آورد و گفت: "از شما میخواهم به این پسر من چیزی بگویید که دست از این تنبلی و بیتفاوتیاش بردارد و مثل بقیه بچههای این مدرسه به دنیای واقعیت و کار و تلاش برگردد."." ادامه مطلب ... شنبه 6 اسفند 1390برچسب:تنبل, :: 12:36 :: نويسنده : س.برج خانلو
داستانک : او ، هنوز هم او بود... حکیمی جعبهاى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد.
ادامه مطلب ... دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:او هنوز بود , :: 9:23 :: نويسنده : س.برج خانلو
. نقل است كه از يك آخوند حاضر جواب اصفهاني پرسيدند كه آيا تا به حال پيش آمده است كه در پاسخ به متلكي ناتوان شوي؟ حاج آقا چرا اینقدر تو خودتون فرو رفتین؟ چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:آخوند , :: 12:39 :: نويسنده : س.برج خانلو
يارو نشسته بوده پشت بنز آخرين سيستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان ميرفته، يهو ميبينه يك موتور گازي ازش جلو زد! ادامه مطلب ... یک شنبه 4 دی 1390برچسب:, :: 11:28 :: نويسنده : س.برج خانلو
![]() ![]() |