آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان مطالب و ديدني هاي روز مطالب زيبا پدر چهار تا بچه، اینها را گذاشت توی اتاق و گفت اینجاها را مرتب کنید تا من برگردم. میخواست ببیند کی چه کار میکند. خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه میکرد میدید کی چه کار میکند، مینوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند برای خودش. ادامه مطلب ... چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:انتظار, :: 12:34 :: نويسنده : س.برج خانلو
![]() ![]() |