حس میکنم باید کارگردان می شدم ! هرکسی به من میرسد بازیگر است ..!!
لحظه های تنهایی ام را دوست دارم ...
بوی پاکی و نجابت میدهند ...
درد دارد …
وقتی چیزی را کسر میکنی که با وجودت جمع زده ای . . .
زن ها گاهی اوقات چیزی نمی گویند...
چون به نظرشان لازم نیست چیزی گفته شود
با نگاهشان حرف میزنند..
به اندازه یک دنیا حرف میزنند
هرگز نباید از چشمان هیچ زنی ساده گذشت...
خـــــوشبخـــت تـــــرین آدم هــــا اونــــایـــی هستــــن کــــه ایـــن جمـــله رو میشنـــوند:
"عیــــــب نــــداره، با هـــــم درستـــــش میکنیــــم"
«روح از هر چه ساخته شده باشد، جنس روح او و من از یك جنس است.»
عاشقانه‌ترین جمله ادبی تاریخ ازكتاب «بلندی‌های بادگیر» امیلی برونته
حافظه ی آدم های غمگین
قویــست ..
می دانند کجایِ کدام خیابان
آن روز
" مُــردند " ..
نمــــی دانم چه رســـــمی ست همیشه دلــــــم را آنکس می شکــــند که هیــــــچ گاه حاضر به شکستن دلــــش نشـــــده ام ....
قوانین علم را به هم زده ای !نبودنت وزن دارد ! تهی … اما .. سنگین!
خودت را تصور کن
بی او
شاید بفهمی چه کشیدم
بی تو ...
میترسم برایت خواب ببینم
و تو
تعبیر دیگران شوی ...
وقتـــی دلـــت گــرفتـــه ،
وقتـــی غمگینـــی،
وقتـــی از زنـــدگـــی سیــــری ...
حـــواستـــو خیلـــی جمـــع کـــن چـــون طعمــــۀ خــوبـــی هستــــی !
این آینــــــده کـــــدام بود که بهـــــترین روزهــــای عمـــــر را حــــرامِ دیـدارش کــــــردم...؟
حسین پنـــــاهی
یکی از سخت ترین کارا
پاک کردن مسیج هایی که یه روزی
برات یه دنیا معنی داشته ...
چه عمری گذشت تا باورمان شد... آنچه را باد برد خودمان بودیم!
ما نسل بوسه هاى خیابانى هستیم
نسل خوابیدن با اس ام اس
نسل درد و دل با غریبه هاى مجازى
نسل جمله هاى کوروش و دکتر شریعتى
نسل کادوهاى یواشکى
نسل ترس از رقص نور ماشین پلیس
نسل درگیر فیسبوک،تیوترو....
نسل سوخته
نسل من ،نسل تو…
یادمان باشد هنگامى که دوباره به جهنم رفتیم بین عذاب هایمان مدام بگوییم یادش بخیر، دنیاى ما هم همینطور بود!
کـاشــکـی تـَلـخـ ـی زنـدگــی...کـَــمـی اَلـکـٌـل داشـتــ ...
شـایـَد مـَســتـِمـان مـی کــَــرد و دَرد را نـمـی فـَهـمـیـدیــم ...
من
پری كوچک غمگینی را
میشناسم که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک نیلبک چوبین
مینوازد آرام، آرام
پری کوچک غمگینی
که شب از یک بوسه میمیرد
و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد ...
فروغ فـــــــرخزاد
به دریای آغوشت تن می سپارم
موج دستانت لمس می کند. بلور تنهاییم را
گوشها یم بی قرار ... بر جذر و مد سینه ات آرام می گیرد ... بالا و پایین
غرق می شوم ... در رویای صدف لبهایت ....
چه خوب است پهلو گرفتن در ساحل زیبای چشم های تو ...
نظرات شما عزیزان:
تبادل
لینک هوشمند
